هفته وحدت از 12 ربیع الاول تا 17 ربیع الاول می باشد وبه دلیل اتفاق نظر درمورد تاریخ میلاد پیامبر می باشد..
هفته وحدت از 12 ربیع الاول تا 17 ربیع الاول می باشد وبه دلیل اتفاق نظر درمورد تاریخ میلاد پیامبر می باشد..
آیت الله محمدعلی جاودان در جلسه اخلاق خود با بیان اینکه خدا کسی که به او شرک بورزد را نمی آمرزد، گفت: خداوند کمتر از شرک را می بخشد. البته اینگونه نیست که هر کسی کوشید شرک نورزد اما هر گناه دیگری خواست انجام دهد خداوند می بخشد.
به گزارش خبرگزاری مهر، آیت الله محمد علی جاودان استاد اخلاق در جلسه چهارشنبه 14 اسفندماه در مورد آمورزش گناهان به ارائه سخن پرداخت که اکنون گزارشی از آن از نظر شما می گذرد.
پاداش برای زوار امام حسین,زیارت امام حسین,فضیلت زیارت امام حسینزیارت امام حسین (ع) روزی را زیاد میکند
شفاخانه فیض است و هر کس حتی یکبار او را زیارت کند صفاى دل و قداست روان کوچکترین پاداش وعده داده شده است، چه برسد به اینکه با معرفت و شناخت مهمانش شوی!
این روزها مسیرهای منتهی به کربلا، چون آهنربایی مغناطیسی همه انسانها را مبهوت خود کرده، آنچنان که دست از زندگی روزمره شستهاند و پیاده رهسپار مسیری شدهاند که هنوز صدای «هل مِن ناصر یَنصُرُنی» از جای جای آن شنیده میشود، مسیری که دو بانوی بزرگوار پس از پایان یک روز عاشورایی آن را هموار کردند وگرنه قلبش همچنان زخمی خار مغیلان است!
هر چند عبارت “چه دوره و زمانه ای شده است” را در هر دوره ای و در هر نسلی می توان شنید، اما آن موضوعی که در این روزگاران این عبارت به دنبال تداعی آن است بیش از هر چیز حول محور فرهنگ و به طور خاص فرهنگ بر آمده از دین می گردد. با این مقدمه کوتاه بهتر است سوال اساسی تحقیق را این گونه بیان کنیم که آینده دین و به طور خاص مذهب حاکم شیعه در ایران چگونه خواهد بود؟ هر جوابی برای این پرسش سرنوشت ساز/ سوز محرک قوی برای تثبیت یا تغییر رفتار کنونی ما خواهد بود. نوشتار حاضر می کوشد توصیفی واقع گرایانه از آینده دین در ایران ارائه دهد.
پس از پاسخ به این سوالات اصحاب یمین و اصحاب شِمال دستهبندی خواهند شد و به سوی برزخ برده میشوند.
حضور دو فرشته نکیر و منکر از وقایع حتمی و غیر قابل انکار پس از مرگ در عالم برزخ است و امام صادق(ع) در این خصوص فرمودهاند: «هر کس سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست: معراج، سؤال قبر و شفاعت»
شیخ مفید از پیامبر اکرم (ص) نقل میکند «ملائکهای نازل در قبر میشوند که دو عدد آنها به نام نکیر و منکر است و از میت سؤالاتی میکنند از پروردگارش و از پیغمبر و دین و امامش، اگر درست جواب داد او را تسلیم ملائکه نعیم میکنند و اگر لرزید و جواب نداد او را تحویل ملائکه عذاب خواهند کرد.»
دیدن نور و تونل شاید رایجترین درک موجود از مرگ باشد. موارد عجیب و جدید دیگری از تجربه نزدیک به مرگ گزارش شده است. رِیچل نووِر گزارش میدهد.
همواره آیین ها و ادیان مختلف با هدف همبستگی میان پیروان و هویت بخشی به جریان اجتماعی خود، ایامی را در سال مشخص کرده و پیروان خویش را ملزم به شرکت در این اجتماعات می کنند.یکی از پیامدهای اینگونه تجمعات، نمود جهانی و به نوعی تبلیغ آن جریان اجتماعی است که معمولا در جامعه جهانی تاثیر گذار است. به فرموده مقام معظم رهبری خلا وجود اجتماعی عظیم و بین المللی در میان شیعیان را حضور میلیونی در ایام اربعین پر می کند. کربلا می تواند«نماد» تبلور وحدت وبیعت با امام باشد که «نمود»ی جهانی خواهد داشت. شروع جاذبه مغناطیس حسینی در روز اربعین است، این همان مغناطیسی است که امروز هم با گذشت قرنهای متمادی در دل من و شما هست.
در این که آیا این شجره (درخت) که براى آدم، خوردن از آن ممنوع بود، اشاره به یک درخت معمولى خارجى یا یک امر معنوى اخلاقى است در میان مفسّران مورد گفتگوست.
داستان خلقت حضرت آدم و حوا(ع) و توبه نکردن ابلیس در میان تمامی فرشتهها یکی از روایاتی است که در کتابهای آسمانی از آن سخن به میان آمده و توضیحاتی درباره آن داده شده است. اما یکی از قسمتهای این ماجرا ، اخراج حضرت آدم و حوا(ع) از بهشت به دلیل نافرمانی از خداوند و خوردن از درخت ممنوعه بوده است. پس از اخراج هر دو نفر آنان به درگاه الهی توبه میکنند و در قرآن از به شرح این ماجرا پرداخته شده است : "سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت و با آنها توبه کرد و خداوند توبه او را پذیرفت؛ زیرا او توبه پذیر و مهربان است.(سوره بقره آیه 37). یکی از سوالاتی که ممکن است در ذهن خوانندگان این داستان قرآنی قرار بگیرد این که " درختی که حضرت آدم(ع) از نزدیک شدن به آن نهی شده بود چه بود"؟ حضرت آیت الله مکارم شیرازی در پاسخ به این سوال اینگونه پاسخ گفته اند:
بهشت جای چه افرادی است؟
بهشت، جایگاهی ویژه مقربان درگاه الهی است که شاید طالبان زیادی داشته باشد و این امر سبب میشود تا افراد تمام تلاششان را برای رسیدن به چنین جایگاه رویایی انجام دهند و به نوعی وارد بهشت خداوند شوند. اما سوالی که پیش میآید این است؛ آیا غیرمسلمانان نیز جایگاهی در بهشت دارند و یا اصلا اینطور بپرسیم که بهشت دقیقا جای چه افرادی است؟
بهشت جای چه افرادی است؟
با توجه به اینکه دین اسلام بهترین دین نزد خداوند است، آیا از ادیان دیگر مانند مسیحی و یهودی نیز کسی به بهشت میرود؟
آیا همه شیعیان؛ چه گنه کار و چه بی گناه در آخرت به بهشت میروند؟
1) جنبه روانی: انسان در فرایند رشد از نظر روانی در سنین مختلف دارای ویژگی های متفاوت می باشد. روان شناسی کودک با روان شناسی نوجوان، جوان و پیر متفاوت است. خصوصیات روانی یک نوجوان با ویژگی های روانی یک فرد سالخورده در اکثر زمینه ها قابل مقایسه نیست. بنابراین ازدواج یک مرد پنجاه یا شصت ساله با یک دختر 18 ساله به دلیل تفاوت فاز روانی به سعادت و خوشبختی نمی انجامد. دیر یا زود به علت عدم ارضای نیازهای روانی، این عروس جوان با دلمردگی به انتظار مرگ شوهر کهنسال خود روزشماری می نماید؛ یا خواهان طلاق می شود. از سوی دیگر این مرد کهنسال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر به جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می شود و در نتیجه او نیز از مسیر طبیعی زندگی خارج می گردد و از نظر اجتماعی زبانزد خاص و عام می شود. و در مجالس و محافل ممکن است همسرش را با فرزندش اشتباه بگیرند و همه جا مجبور است وضعیت خود را توجیه کند. او برای کسب رضایت همسرش ، چنانچه ثروتمند باشد به خریدن جواهرات و لباس های گران قیمت و خانه و اتومبیل متوسل می شود و چنانچه عالم باشد کتاب ها و آثار خود را به او تقدیم می کند؛ ولی هیچیک از اینها او را ارضا نمی نماید. عکس این حالت یعنی ازدواج زن پیر با مرد جوان نیز همین وضع را خواهد داشت. بنابراین کسانی که قصد ازدواج دارند نباید تحت تأثیر پول، مقام اجتماعی، مقام علمی و سایر امتیازهای ارزشمند، سن همسر آینده خود را نادیده بگیرند.
2) جنبه فیزیولوژیکی: علاوه بر جنبه های روانی، ارضای غرائز جنسی خود مسئله مهمی است. پیرمردی که توانایی عمل جنسی او کاهش یافته و ازدواج وی با یک همسر جوان بیشتر جنبه ی صحبت و دیدار دارد، قادر نیست به غرایز جنسی همسر خود پاسخ دهد. به قول سعدی ” نزن جوان را تیری بر پهلو ، به که پیری !”. واقعیت امر چنین است جوانی که در کنار پیری نیاز به ارضای غرائز جنسی دارد (و او توانایی این کار را ندارد ) جز ملال و سرخوردگی در ازدواج چیز دیگری نصیبش نمی شود. بنابراین چنین ازدواجی به هیچ وجه فرجام خوبی نخواهد داشت و پایانش فساد و انحراف یا دلمردگی و آرزوی نجات از این بحران خواهد بود.
سن ازدواج در شرایط جغرافیایی و اقلیمی مختلف متفاوت است؛ معمولاً در مناطق گرم، سن بلوغ و ازدواج پایین تر و در مناطق سرد و کوهستانی بالاتر است. مهم نیست که فرد در چه سنی بالغ می شود؛ آنچه مهم است این است که دختر و پسر احساس کنند که از نظر فیزیولوژیکی و روانی نیاز به ازدواج دارند. تشخیص زمان مناسب ازدواج از سوی دختر و پسر تازه بالغ مشکل است . در این مورد راهنمایی پدر و مادر و مشاوره با مشاور خانواده ضروری است. معمولاً چون دختران از نظر رشد بدنی و روانی از پسران جلوترند و رشد آنان سریعتر است ، زودتر بالغ و برای ازدواج آماده می شوند. به همین علت در اسلام سن تکلیف دختران 9 و پسران 15 سال می باشد.
در اینجا ذکر این نکته لازم است که چون اسلام دین جهان شمولی است ، بنابراین حداقل سن تکلیف برای تمام مناطق اعم از سرد و گرم مشخص گردیده ؛ یعنی در روی زمین مناطقی هست که دختر در سن 9 سالگی بالغ است ولی این بدان معنا نیست که این دختر 9 ساله باید الزاماً ازدواج کند. ازدواج زمانی واجب است که شرایط آن از نظر فیزیولوژیکی، روانی ، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد و چنانچه انجام نگیرد فرد به گناه افتد. در ایران به طور عرف اکثر دختران بین 18 تا 25 سال ازدواج می کنند. پسرها نیز در روستاها در سنین پایین ترو در شهرها بین 25 تا 30 و گاه تا 35 سال ازدواج می کنند.
تفاوت سن دختر و پسر با در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی و عوامل فرهنگی متفاوت است. گاه تفاوت سن تا 10 سال هم مشکلی ایجاد نمی کند. یکی از فرمول هایی که در این مورد پس از آمارگیری های سن ازدواج پیشنهاد شده ، آن است که در سنین پایین تر ، نصف سن پسر به اضافه 7 سال سن مناسبی برای دختر خواهد بود. ولی این به هیچ وجه فرمول قطعی و یا استاندارد محاسبه شده ای نیست؛ آنچه در این مورد می توان به طور قطعی پیشنهاد نمود آن است که بین سن زوجین تناسب منطقی و معمولی وجود داشته باشد.
بعضی از مراجعان به مشاوران اظهار می دارند که سن من 30 سال است آیا با مردی 50 ساله ازدواج کنم یا خیر. گاه زنان جوانی هستند که می گویند از پیرمردها خوشم می آید و یا پیرمردانی اظهار علاقه می کنند که با دختر جوان ازدواج کنند و حتی بعضی ها معتقدند که ازدواج با زن جوان ، آنها را جوان می کند.
1) دختر و پسری که برای بار اول می خواهند ازدواج کنند و بین 18 تا 30 سال دارند، اختلاف 5 تا 6 سال مناسب است؛ یعنی به علّت رشد سریع دختران، اگر پسر5 تا 6 سال بزرگتر باشد از نظر روانی و فیزیولوژیکی وضع مناسبی خواهد داشت.
2) در مورد مرد و زنی که برای بار دوم ازدواج می کنند. دو حالت وجود دارد. زن برای بار دوم و مرد برای بار اول ، و یا برعکس مرد برای بار دوم و زن برای بار اول قصد ازدواج داشته باشند. در هر یک از حالت های فوق زندگی متفاوت است. ممکن است صحبت از داشتن فرزند قبلی باشد و شرایط اقتصادی و فرهنگی متفاوت ؛ به هر حال باید وضعیت هر یک را به طور انفرادی بررسی کرد و اطلاعات لازم را در اختیار مراجع قرار داد.در مورد سن در ازدواج دوم اهمیت مسئله به اندازه ازدواج اول نیست. ممکن است زن مطلقه ای با دو فرزند و 30 سال سن با مرد 45 ساله مجردی ازدواج کند و چون گرفتاری فرزندان او نیز به زندگی او اضافه می شود، احتمال آن که با همسرش که گذشت کرده و با وجود فرزندانش حاضر به ازدواج با او شده ، با گذشت بیشتر بسازد و زندگی شاد و سعادتمندی داشته باشند.
3) از آنجا که مرگ و میر مردان بیشتر ، و آمار زنان در بسیاری از جامعه ها درصد بالاتری را حائز است؛ برای جلوگیری از فحشا و انحراف های جنسی باید چاره ای اندیشه شود. در جوامع غربی اصل آزادی جنسی با همه مفاسدش پذیرفته شده است؛ ولی در اسلام به علت اهمیت تربیت فرزند و استحکام خانواده، اصل دیگری را در زناشویی مجاز دانسته اند و آن تعّدد زوجات می باشد. تعّدد زوجات نیز به دو صورت است ازدواج دائم و ازدواج موقت. ممکن است مردی که ازدواج کرده و زن مهربان و واجد شرایطی هم دارد ولی از روی بوالهوسی بخواهد ازدواج دوم کند، به مشاور مراجعه نماید. در اینجا مشاور باید او را در هر دو شرایط ( زندگی با زن اول و زندگی با دو زن) آگاهی دهد. و وضعیت او را به دقّت و از جهات مختلف: از نظر از دست دادن ملاطفت و عطوفت زن اول، از نظر فرزندان ( خواهران و برادران ناتنی ) ، از نظر تأمین هزینه های زندگی، از نظر جنگهای روانی مرتبط با زنان متعدد و بالاخره به هم ریختگی محیط گرم خانوادگی موجود به بهای ارضای هوس زود گذر هشدار دهد. بدیهی است تصمیم گیری نهایی پس از بصیرت کامل با مراجع خواهد بود. گاه قدرت هوس به اندازه ای است که ممکن است با همه اطلاعات و بصیرت داده شده ، مُراجع از ازدواج دوم صرفنظر نکند. مشاور می تواند پس از مواجهه او با ناملایمات بعدی باز هم او را باتوجه به شرایط جدید راهنمایی نماید.
4) در صورتی که زنها از قبل با علم و آگاهی ، شرایط چند زنی مرد را پذیرفته و حاضر به ازدواج شده اند و مرد نیز شرایط لازم را رعایت کند، شاید مشکلی ایجاد نشود؛ ولی در فرهنگ ایرانی مسئله تعدّد زوجات و نیز ازدواج موقت به عنوان یک سیره جاری پذیرفته نشده و اغلب کسانی که از این روش استفاده کرده اند؛ اگر چه تمام جوانب شرعی را مراعات کرده اند، امّا علاوه بر نارضایی همسران ، مورد طعن و سرزنش دیگران قرار گرفته و زندگی شاد و با ثباتی نداشته اند. از آن جا که مشاوران نیزاز فرهنگ عمومی تبعیت می نمایند باید به افرادی که به این سیره تمایل نشان می دهند، اطلاعات لازم را بدهند و تمام پیامدهای چنین اقدامی را به آنها گوشزد نمایند.
5) در مورد زنان جوانی که از مردان پیر خوششان می آید و یا پیرمردانی که به خیال خود زن جوان می گیرند تا جوان شوند، باید نظرشان را از لحاظ فیزیولوژیکی و روانی با توجه به اصول علمی بررسی کرد و آنان را به نادرست بودن باورهایی که در این مورد پیدا کرده اند، توجه داد. مشاور باید نظر دختر یا زن جوانی را که دوست دارد با پیرها ازدواج کند، به این مسئله توجه دهد که پیرمرد نه از نظر روانی و نه از لحاظ فیزیولوژیکی قادر به به ارضای نیازهای او نیست و فرضاً اگر چند صباحی نظر او را تأمین کند، در نهایت با مشکل مواجه خواهد شد و این ازدواج عاقبت خوشی نخواهد داشت. دادن اطلاعات لازم در این مورد احتمالاً نظر زن جوان را به طرف مردانی با اختلاف سنّ معقول تغییر خواهد داد. به هر حال دادن آگاهی و بررسی همه جانبه به مراجع بصیرت خواهد داد که به گزینش مناسب بپردازد و تصمیم عاقلانه و مناسبی اتخاذ نماید.
منبع: تکناز